ارزيابي NIMSAD از فرايند يكپارچه منطقي
این متن انگلیسی به همراه ترجمه می باشد شامل 21 صفحه
·مقدمه
·عنصر1: وضعيت مسئله
·عنصر2: روش شناسي كاربر (حل كننده مشكل يا مسئله)
·عنصر 3، مرحله1: درك وضعيت
·عنصر3، مرحله2: انجام تشخيص
·عنصر 3، مرحله3: تعريف كردن طرح كلي تشخيص
·عنصر3، مرحله4: تعريف كردن مسائل
·عنصر3، مرحله5: استنتاج يك سيستم فكري
·عنصر3، مرحله6: انجام طراحي مصنوعي/منطقي
·عنصر3، مرحله7: انجام طراحي فيزيكي
·عنصر3، مرحله8: اجراي طرح
·عنصر4: ارزيابي
·خلاصه
مقدمه:
فرايند يكپارچه منطقي (RUP) يك اسلوب سيستمهاي اطلاعاتي است كه امروزه در وسيعترين حالت استفاده ميشود. طراحان اصلي آن سه نفر هستند به نامهاي ايوار ياكوبس، جرادي بوچ و جيمز رامبو، كه همچنين زبان نمونهسازي يكپارچه را هم طرح كردهاند. اين فرايند اساساً مبتني بر خط مشي (روش) اريكسون، ابجكتوري و خط مشي منطقي (عقلاني) است كه در سال 1995 با فرايند ابجكتوري منطقي تركيب شدند. زبان مدل سازي (نمونهسازي) يكپارچه به همراه تجربهاي از شركت Rational، فرايند يكپارچه منطقي را تشكيل داد.
فرايند يكپارچه يك فرايند توسعه نرمافزاري است كه مجموعهاي است از فعاليتهاي مورد نياز براي تبديل نيازمنديهاي كاربران به يك سيستم نرمافزاري، اما به عنوان يك چارچوب كلي فرايند هم ديده ميشود كه ميتواند براي مقاصد مختلف، اختصاصي شود.
سه وجه فرايند يكپارچه عبارتند از:
- حالت كاربري(استفاده)- مورد - حالت متمركز بر ساختار
- و افزايشي
مراحل اصلي براي يك پروژه RUP با توجه به [2 ] عبارتند از:
×گرد هم آوريد تيم (گروه) را
×تصميم بگيريد كه كدام سيستم بنا خواهد شد (ظاهراً انتخاب ديگري به جز بناي يك سيستم وجود ندارد)؛
×يك مدل استفاده- مورد و يك مدل اوليه UI را بنا كنيد؛
×از توسعههاي فرايند UML براي بناي يك مدل تحليل هدف استفاده كنيد؛
×از جنبههاي ديگر متداول UML براي دياگرامهاي طراحي، دستهبندي، حالت و مرحله و نظاير اينها استفاده كنيد؛
×در حين اختصاص دستهها به واحدها و بستهها، به معماري آنها توجه دقيق كنيد؛
×طرح خود را به وسيله مدل استفاده- مورد آزمايش كنيد اين كار نتايج عالي را خواهد داد؛
×طرح را به عمل درآوريد.
عنصر1: وضعيت مسئله:
اين روش شناسي به مفهوم، مرتبط است. اين امر به خصوص در دو جريان كاري اصلي يعني نيازمنديها و تحليل، كه مهمترين عوامل در فاز اول (شروع، جزئيات) هستند، ديده ميشود اما همه اينها در طول فرايند قرار دارند به خاطر طبيعت ذاتي آن.
همانگونه كه گفته شد: فرايند يكپارچه يك فرايند پيش رونده از طريق سيستم استفاده- مورد ميباشد. يعني تمام فرايند توسط مسيري كه كاربر با سيستم تعامل ميكند، كنترل ميشود. هر مدل ايجاد شده ميتواند نشاني از يك مورد استفاده را داشته باشد. اينكه فرايند يكپارچه بر معماري متمركز است بدين معناست كه از ابتداي شروع فرايند تاكيد شديدي بر معماري سيستمهاي اطلاعاتي وجود دارد. اين شامل سختافزار و چارچوبهاي مورد استفاده و نيز گسترش و زبانهاي برنامهنويسي هم ميشود.
علاوه براين دو مفهوم اختياري در جريان كاري «نيازمنديها» وجود دارد كه تسلط يافتن بر محيط كاري تجاري را پشتيباني ميكند:
×مدل قلمرو: يك دياگرام دسته UML كه مهمترين انواع اهداف را در زمينه سيستم، به دست ميآورد.
×مدل تجاري: تكنيك درك فرايندهاي تجاري يك سازمان.
اين مدل يك مدل تجاري را شبيه مدل كاربري- مورد براي سيستم نرمافزاري از منظر استفاده (كاربري) و طرحهاي كلي ارائه ميكند كه چگونه براي كاربران خود، ارزش (بهاء) ميآفريند. همچنين يك مدل هدف تجاري دارد كه نهادهاي تجاري را همانند مدل قلمرو، تشريح ميكند.
اما جدا از آنچه درباره وضعيت مسئله گفته شد، اين يك روش پوزيتوسيستمي (مثبت گرايي) است. به نظر ميرسد كه فقط با مشخصات سيستم مرتبط است. RUP هيچ چيزي براي گفتن درباره نيازمنديهاي تجاري يا مدلسازي فرايند تجارت ندارد به جز اينكه موارد كاربري كافي هستند.
:: موضوعات مرتبط:
حسابداری ,
,
:: برچسبها:
فایل ,
ارزیابی NIMSADاز فرایند یکپارچه منطقی ,
فرآیند یکپارچه منطقی ,
,